آموزگار چند پایه

"خبر حق اجتماعي است نه يك كالاي تجاري" با "خبر يك توليد صنعت روزنامه نگاري است كه در معرض فروش قرار مي گيرد" چه مفهومي دارد و اكنون سوال مطرح است كه خبر تجارت است يا حق ؟

در اول بايد بحث را اينگونه آغاز كنم كه خبر را يك روزنامه نگار مي پروراند و آن را انعكاسمي دهد و حال بايدببينيم كه روزنامه نگاري كه خبر را انعكاس مي دهد به چه دليل اين كار را مي كند اگر صرف به خاطر اطلاع رساني به جامعه باشد كه خوب مي شود گفت خبر يك حق اجتماعي است وبه قولي دانستن حق مردم است اما اگر روزنامه نگار بدليل اينكه شغلش ايجاب مي كند اين كار را بكندومنبع درآمدش از اين راه است ، نشان مي دهد كه خبر توليد صنعت روزنامه نگاري است و براي فروش است وبراي مثال هم مي توان به خبر سازي ها اشاره كرد

بايد گفت كه روزنامه نگاري يك حرفه است مانند حرفه هاي ديگر وبه علت اينكه براي خود فانوني را دارد مي توان آن را صنعت ناميد و اگر خبر را يك كا لا براي فروش ندانيم آن موقع بايد آنرا مجاني دراختيار ديگران قراربدهيم كه هيچوقت اينگونه نمي شود چون در آن صورت تمام روزنامه هاامروز بايد به طور مجاني انتشار مي يافتند و اين در حالي است كه امروز مي بينيم روزنامه نگاران اخبارشان را به كسي كه بهترين پيشنهاد را ميدهد ميفروشند و از بعد ديگري هم ميتوان گفت كه خبر براي فروش است چون امروز خبر در بخشهاي مختلفي هست بنابراين تخصص مربوط به آن بخش را مي خواهد و روزنامه نگاري كه تخصص لازم را در قسمتي كسب مي كند بدنبال كسب درآمد است و براي فروش خبر خودسعي خواهد داشت.

حال بحث اينكه خبر يك حق اجتماعي است نه يك كالاي تجاري را مورد كنكاش قرار ميدهيم و مي گوئيم كه اگر اينگونه است پس چرا تمام اخبار در اختيار مردم قرار نمي گيرند و فقط اخباري به اطلاع مردم مي رسد كه خواسته هاي صاحبان رسانه ها باشد و در واقع در جهت منافع آنها باشد.

مي توان به تعريفي كه امروز در دانشگاهها مي‌شود اشاره كرد كه مي گويند خبر چيزي است كه پشت آن مي توان آگهي چاپ كرد اين تعريف نشان مي دهد كه هر چه وا‍ژه هاي شما در خبرها بيشتر باشد جاي درج آگهي كمتر مي شود و اينگونه نمي توان هزينه هاي انتشار يك نشريه را تامين كرد و همچنين در مورد اينكه خبر حق اجتماعي است مي توان به اعمال سليقه از سوي دولت اشاره كرد به گونه اي كه در برخي كشورها دولتها محتواي اخبار را تصويب مي كنند و شايد شديدترين محدوديتهاي قانوني را به نام امنيت ملي اعمال مي كنند و با سانسور، مطالب را در جهت منافع خود به پيش مي برند

مسئله نفوذ منافع تجاري را بر رسانه ها را هم مي توان مطرح ساخت كه شركت هاي بزرگ از خبر براي تبليغ كالاهاي خود و پيشبرد اهداف خود استفاده مي كنند. حال در آخر نتيجه مي گيريم اين جمله كه مي گويد خبر يك حق اجتماعي است نه يك كالاي تجاري شعاري بيش نيست و جمله خبر يك توليد صنعت روزنامه نگاري است كه در موقعيت فروش قرار مي گيرد بيشتر به واقعيت نزديك است